یادَمه س برا نَنِـم یه چای اُوُردَم دو تا قنـد
چایّا خـورد، آ گُف: نَنـه تـو این زمونه دل نبند
تو دلم خندیدما گُفدَم چی چی میگوی نَنه
اون که من دوسِش دارم همیشه به یادی مَنه
خُدا رحمِتِه ش کونِد آدِما را شِناخته بود
11 امتیاز + / 0 امتیاز - 1391/09/07 - 12:14